فرهنگ چیست؟
در روزگاری زیست می کنیم که افراد جامعه دچار سردرگمیهای مختلف هستند. روز بهروز با پیشرفتهای بشر در علوم مختلف و دستیابی به تکنولوژیهای نو همچنین رسانههای نسل جدید زندگی فردی و اجتماعی پیچیدهتر شده است و به نظر می رسد پرداختن به مفهوم فرهنگ از دیدگاههای مختلف ضروری است.
پس برآن شدیم برخی مفاهیم و اصلاحات فرهنگی و… را مطرح کرده تا بتوانیم براساس آن گفتگو و با صاحب نظران و متخصصین امور فرهنگی بتوانیم دریچههای برای علاقهمندان به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی باز کنیم.(بخش اول)
فرهنگ
به طور کلاسیک، سیر تاریخی و منشاء واژه فرهنگ را باید در آلمان جستجو کرد. واژه کولتور(Kulture) نخستین بار در حدود سال 1750 در زبان آلمانی درمورد جوامع بشری به کار گرفته شد.
واژه کلتور در اصل به معنی کشت و کار و پرورش بودهاست و در قرن هجدهم نویسندگان استفاده از این واژه را به طور عام برای نشان دادن” تربیت روح” آغاز میکنند. در زبان فرانسه ” فرهنگ” به معنای پیشرفت فکری یک شخص یا به عبارت بهتر کار لازم برای پیشرفت، به کار گرفته می شود.
فرهنگ در زبان پارسی
فرهنگ از جمله واژگان دیرینه در زبان پارسی میباشد که مصدر آن “فرهیختن” به معنای علم و ادب و هرآنچه در ردهی شایستگیهای اخلاقی و هنری جای دارد. واژه فرهنگستان در زبان پهلوی به معنای آموزشگاه به کار رفتهاست.
درمیان پارسی زبانان، فرهنگ به طور عمده به معنی رشد و تکامل و تعالی یک فرد یا جامعه آمدهاست. در ادبیات پارسی واژه فرهنگ برحسب زمان و مورد با معانی مختلفی مورد استفاده قرار گرفتهاست.
فرهنگ به معنای دانش که در شعر “کمال اسماعیل” به شرح ذیل می باشد:
فلک ز قدر تو اندوخته بسی رفعت خرد ز رای تو اندوخته بسی فرهنگ
فرهنگ به معنای ادب در شعر حکیم سنایی آمده است:
مرد را ور هنر به فرهنجد توسنی از سرش بیاهنجد
فرهنگ به معنای عقل و خرد در شعر نظامی گنجوی است:
نه دانش باشد آن کس را نه فرهنگ که وقت آشتی پیش آورد جنگ
فرهنگ به معنای آموختن و به کار بستن که در قابوسنامه عنصرالمعالی استفاده شده است:
…وتن خویشتن را بعث کن به فرهنگ و هنر آموختن، چیزی که ندانی بیاموزی و این تو را…
در ظفر نامه که منسوب به ابوعلی سینا است آمده است:
گفتم، این جهان به چه در توان یافت؟ گفت: یه فرهنگ و پاسداری.
در پایان این بخش شعری از حکیم ابولقاسم فردوسی که این چنین از فرهنگ یاد می کند:
ز دانا بپرسی پس دادگر که فرهنگ بهتر بود یا گهر؟
چنین داد پاسخ بدو رهنمون که فرهنگ باشد زگوهر فزون
که فرهنگ آرایش جان بود زگوهر سخن گفتن آسان بود
که فرهنگ آرایش جان بود زگوهر سخن گفتن آسان بود
علی محمد دوست، کارشناس ارشد مدیریت امور فرهنگی