انیمیشنسینما و تلویزیون

انیمه و انیمیشن

سیالیت در جهان رنگ ها و ...

از زمانی که انسان تصویری بر دیواره‌ی غارها نقش زد، رؤیای «حرکت‌کردن آن تصویر» در ذهنش زاده شد. حرکت، زنده‌ترین ویژگی طبیعت است و شاید همین میل به پویایی سبب شد، بشر تلاش کند «جان» را در اثر هنری خود بازآفرینی کند. از نقوش پی‌درپی غارهای باستان تا سفال‌های شهر سوخته، همه روایتگر تمنای انسان برای ثبتِ لحظه‌ای از زندگی‌اند. شاید برای بسیاری این پرسش پیش آمده باشد که «انیمه» چیست و چه تفاوتی با «انیمیشن» یا همان «کارتون» دارد؟ اغلب تصور می‌شود هر تصویر متحرک، اثری کودکانه است؛ اما واقعیت این است که پویانمایی هنری چندوجهی است: هم دانش فنی حرکت دارد، هم قدرت فلسفی و عاطفی روایت.                   آثار مشهوری چون Toy Story یا Spirited Away نشان می‌دهند که این زبانِ جهانی می‌تواند از مفاهیم ساده‌ی بازی تا تأملی عمیق در هستی را روایت کند.

تاریخچهٔ ساخت انیمیشن :

تعریف: انیمیشن یا پویانمایی، هنر القای حرکت با نمایش سریعِ تصاویر ثابت است. هر فریم اندکی با بعدی تفاوت دارد و ذهن انسان با پیوند آن‌ها، حرکت روان را درک می‌کند.

تاریخچه: نخستین نشانه‌ی مستند از تصور حرکت در هنر، سفال نقش‌دارِ شهر سوخته ایران در هزاره‌ی سوم پیش از میلاد است؛ بزکوهی که در پنج حالت متوالی به‌سوی درخت می‌جهد. هنگام چرخش ظرف، گویی بز زنده می‌شود—نخستین نمونه‌ی انیمیشن جهان.

در قرن نوزدهم، با اختراع ابزارهایی چون زئوتروپ و پراکسینوسکوپ، این رؤیا عملی‌تر شد. در ۱۸۹۲ اِمیل ریناد با نمایش Pauvre Pierrot طلایه‌دارِ انیمیشن نمایشی شد. چند سال بعد، جیمز استوارت بلکتون در Humorous Phases of Funny Faces (۱۹۰۶) نخستین پویانمایی فیلمی را ساخت و امیل کوهل در Fantasmagorie (۱۹۰۸) اصول انیمیشن سنتی را تثبیت کرد.

با Gertie the Dinosaur (وینسور مک‌کی – ۱۹۱۴)، تکنیک‌های کلیدفریم و میان‌فریم پدید آمدند. در ادامه، والت دیزنی با Steamboat Willie (۱۹۲۸) صدا و تصویر هم‌زمان را پیوند زد. قرن بیستم با ظهور کامپیوتر، دگرگونی تازه‌ای شاهد بود: Toy Story (۱۹۹۵) و Finding Nemo (۲۰۰۳) مرز هنر و فناوری را درهم‌آمیختند.

ویژگی‌ها: بهره‌گیری از طراحی دستی، استاپ‌موشن یا مدل‌های دیجیتال. وابستگی شدید به ریتم موسیقایی و زمان‌بندی دقیق. ساخت جهانی خیالی که قوانین فیزیکی و روانی خودش را دارد.

مثال: از Fantasmagorie تا Pixar CGI، هدف یکسان مانده: دمیدنِ زندگی در بی‌جان‌ترین نقطه‌ی تصویر.

تاریخچهٔ انیمه :

تعریف: انیمه (Anime) در ژاپنی به معنی انیمیشن است، اما در جهان امروز به پویانمایی‌هایی گفته می‌شود که سبک بصری و روح فرهنگی ژاپن را در خود دارند.

تاریخچه: نخستین آثار شناخته‌شدهٔ ژاپنی در ۱۹۱۷، همچون Namakura Gatana، شروع فروغ ژاپن در صنعت جهانی تصویر متحرک بودند. پس از جنگ جهانی دوم، اوسامو تزوکا با Astro Boy (۱۹۶۰) جان تازه‌ای به روایت بخشید: داستان‌های بلند، شخصیت‌های رشد‌یابنده و اخلاق فلسفی شرق آسیا.

دههٔ ۱۹۷۰ زمان گسترش ژانرها بود؛ از مِکا تا عاشقانه‌های شوجو. دههٔ ۱۹۸۰ با ظهور استودیوی گیبلی و فیلم‌های My Neighbor Totoro و Grave of the Fireflies کیفیت بصری و احساسی را به اوج رساند.

در دههٔ ۱۹۹۰، انیمه با سریال‌هایی مانند Dragon Ball Z و Sailor Moon جهانی شد. Neon Genesis Evangelion مسیر فکری تازه‌ای گشود: تلاقی نمادگرایی مذهبی با تحلیل روان‌شناختی. در قرن بیست‌ویکم، Spirited Away برنده‌ی اسکار شد و سدهای فرهنگی را در‌نوردید.

ویژگی‌ها:

طراحی متمایز (چشم‌های بزرگ، رنگ‌موهای متنوع، چهره‌های بیانگر).

روایت‌های لایه‌مند و اپیزودهای پیوسته.

ترکیب ژانرها: از فانتزی و اکشن تا درام وجودی.

نمایش فرهنگ ژاپنی؛ از جشن‌های ساکورا تا فلسفه‌ی کار و خانواده. اتکای شدید بر موسیقی متن و ترانه‌های آغاز و پایان.

مثال: فیلم‌هایی چون Your Name (۲۰۱۶) یا Attack on Titan با ساختارهای زمانی و عاطفی پیچیده نشان می‌دهند که انیمه امروز نه صرفاً سرگرمی، بلکه ابزار فلسفه‌ی زندگی است.

پیوست تاریخی: در پیوندی تأمل‌برانگیز، می‌توان ریشه‌ی «پویانمایی ژاپنی» را نیز به همان میل کهنِ انسان به نمایش حرکت بازگرداند — همان‌گونه که هزاران سال پیش در سفال شهر سوخته تصویر بز جان می‌گرفت، انیمه نیز قرن‌ها بعد در صفحه‌ی نور جان گرفت.

از دید فنی، انیمه شاخه‌ای از انیمیشن است؛ هر دو از توالی فریم‌ها برای القای حرکت بهره می‌برند. اما از منظر فرهنگی و هنری، انیمه مسیر مستقل و خودبسنده‌ای یافته است: روایت‌محور، احساسی، گاه فلسفی، و عمیقاً در فرهنگ شرق‌آسیایی ریشه‌دار.

تفاوت‌ها:

انیمیشن غربی بر حرکت طبیعی و طنز موقعیت تمرکز دارد؛ انیمه بر احساس و تحول شخصیت. رنگ و موسیقی در انیمه جنبه‌ی حسی و نمادین دارند، در حالی‌که در انیمیشن بیشتر تزئینی‌اند. فضای انیمه اغلب شخصی و درونی است، در مقابل گستره‌ی ماجراجویانه‌ی انیمیشن غربی.

تشابهات:

هر دو هنر، یک رؤیا را دنبال می‌کنند: جان‌بخشی به تصویر. از بزکوهیِ سفال شهر سوخته تا پیکسار و گیبلی، پیام یکی است — آدمی همیشه در پی آن بوده که به خیال خود حرکت ببخشد و جهان بی‌جان را زنده ببیند.

پژوهش : زهرا نیک دل و زهرا گلیج

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا