انواع رسانهرسانه و توسعهفرهنگ تخصصیفرهنگ سازمانیفرهنگ عمومیفرهنگ ملیفرهنگ و رسانهمدیریت رسانهمدیریت و برنامه ریزی فرهنگیمهندسی فرهنگی

تاریخ هنر چیست؟

مونا جولا: مدرس تاريخ هنر

پژوهش گران تاریخ هنر سالیان سال است که داده های مربوط به تاریخ هنر را گردآوری می کنند. سپس به تبیین این مطالب می پردازند تا از آن طريق بدانند که چه کسی چه کارى را انجام داده و چه زمان و برای چه کسی، با چه ابزار و مصالح و تحت چه شرایطی بر حسب معنا و سبک کار، چه نتایجی حاصل شده است.این مرحله از شناخت تاريخ هنرى را، مرحله پوزیتیويستى، محافظه کارانه و باستان شناسانه ی تاریخ هنر می گویند.واژگان تاریخ و هنر تا قبل از قرن هجده هیچ وقت کنار هم به كار نرفته بودند.و اولین بار واژه ى تاریخ هنر، توسط یوهان وینکلمان به کاربرده شد.اما وینکلمان اولین کسی نیست که تاریخ هنر نوشت. جرجو وازاری به عنوان پدر تاریخ هنر،کسی است که تاریخ هنر را در میانه قرن شانزدهم تبیین کرد.
تاریخ هنر چه تمایزی با دیگررشته ها دارد و ما اصولا با چه مشکلاتی در مقابل واژه های تاریخ وهنر روبرو هستیم.
ما در برخورد با واژه ى هنر، با مشکلات بیشتری روبرو هستیم، پس ابتدا بايد به اين پرسش جواب دهيم که؛ هنر چیست؟
نکته مهم اینجاست که فکر نکنیم انچه را از تاریخ هنر میخوانیم واقعیت هایی هستند وحی منزل. تاریخ یک بر ساخته است؛ برساخته مورخین، مورخین بنا بر ایدئولوژى ها؛ دیدگاه ها و ترجیهاتی که دارند یک سری رویداد ها را انتخاب می كنند. وگرنه تاریخ مملو از رویدادهایى است كه با هم متناقض بوده و همه يا بخشى از انها در يك روند خطی با هم جای نگرفته و ما بر اساس ایدئولوژی هاى شخصى خودمان به یک سرى رویداد ها در طول زندگى توجه می كنيم. از بی نهایت رویداد، یک تعداد رویداد مشخص مورد توجه و نظر یک عده قرار گرفته و باقی بى توجه مى مانند. تاریخ همیشه با سلیقه با رنگ و طعم نویسندگان آن و کسانی که جهت دهی می كردند، جامعه را همراهى كرده است. این یک اسطوره است که فکر کنیم که علم بی نظراست و تاریخ هنر هم جزو علوم انسانی بی نظر است. امروز بخشی از جهان اعتقاد دارد که تاریخ هنر یکی از نژاد پرست ترین رشته های علوم انسانی محسوب می شود، چرا که وقتی گفته مى شود هنر، بيشتر منظور هنر غرب بوده تا شرق. و در جایی دیگر فمنیست ها به درستی نشان دادند که چگونه تاریخ هنر مرد سالارانه بود، چرا که زنان در تاریخ هنر حضور نداشتنه اند. تقریبا تا سال ۱۹۸۶ از میان این همه هنرمند پا به عرضه ى وجود گذاشته، یک هنرمند زن درکتاب رسمی تاریخ وجود ندارد و اين در حالی است که در کتاب وازاری از بیست هنرمند زن نام برده شده است.
لیندا ناکلین مقاله ای نوشت که چرا هنرمندان زن بزرگ نداریم؟
ناکلین اینگونه مطرح می کند که اگر هنرمند زن نداریم این است که به صورت نظام مند، نظام هنری چه در آموزش و چه ارائه و در نهايت فروش آثار، زنان را حذف کرده اند. هنر رسمی در آکادمی ها آموزش داده می شوند و زنان اجازه ورود به آکادمی را ندارند. در گذر تاریخ زنان در هنر های بصری سهم بسزایی داشته اند اما اكثر منابع تاریخ هنر به گونه ای بایسته بیانگر این حقیقت نبوده اند. اصطلاح های استاد “old master” و شاگرد”masterpiece”در زبان انگلیسی دلالت بر این دارند که آفرینندگان آثار هنری مرد بوده اند. حتی وقتی زنان به رغم نابرابری ها و تبعیض های بسیار سختکوشانه پیگیر کار هنری خود بوده اند آثارشان گرچه در حیطه ی خود ارزشمند به شمار آمده اغلب یا ناپدید شده و از میان رفته اند یا به هنرمندان دیگر نسبت داده شده اند.
یکی دیگر از دلایل بیرون نگه داشتن زنان از عرصه ی فعالیت های هنری و نیز بسیار عرصه هاى دیگر چون سیاست و تجارت، فقدان کامل استقلال اقتصادی و قید های ناشی از زایمان و وظایف خانه داری بوده است. و حتی زنان سیاهپوست را برای هم ذات پنداری بیشتر سفید پوست نشان دادند. علاوه بر این تاریخ هنر که ریشه در مسایل زیباشناسی دارد هم مرد سالارانه است. بنیان درک هنر هم مرد سالارانه است. تاریخ هنر به سمتی می رود که در تمایز میان هنر والا و پست، هنر زنان به سمت هنر پست هل داده می شود و در اين ميان مجسمه سازی و نقاشی هنروالا می شوند. در سطح جهانى هم، هنر غرب والا و هنر شرق زیبا و تزیینی نامیده می شود.
در اواخر قرن بیستم، تجدید نظر در تاریخ هنر و نوشتن تاریخ هنر جدید مطرح می شود. به همین نسبت ما تاریخ هنر های مختلف داشته و از منظر های مختلف چون مورخین، یک نظر و ایده و یک تعریف از هنر نداريم همه ى اينها تاریخ هنر را بر آن داشته که دست نیاز به رویکردهای سایر رشته ها نظیر نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و مطالعات زنان دراز کند.

ادامه دارد …

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا