شعر و نویسندگی

خندق و خندق نشینی در طهران قدیم

(محل آسیب به شهر یا امکان دفاع از آن)

محمود منیعی طهران‌پژوه:
خندق محلی بود که در کنار دروازه ها، محدوده ی شهرها را مشخص می کرد. خندق های اطراف شهرها محل اجتماع الواط، اراذل، فقرا، جیب‌برها، کولی ها، فواحش و دراویش بود که بی دردسر آنجا ساکن بودند. بسیاری از خندق های تهران در دوران ناصرالدین شاه حفر شدند. در تهران «درویش کوتوال» اطراف خندق دروازه دولاب به حشیش و دوغهای وحدت که با بنگ ترکیب می کرد مشهور بود و تعداد زیادی سرسپرده داشت. فواحشی هم در خندق ها می زیستند: «زینت قداره کش» که در آنجا بروبیایی داشت و معمولا مست بود و «مونس گیس بلند» که برای خودش پهلوانی بود و با چوب دستی مشهورش با جوانان گردن کلفت اطراف مبارزه می کرد و گاهی شکستشان می داد! «زینب کور» هم همانجا ساکن بود و به دلیل اینکه چشمانش مژه نداشت به این نام مشهور بود. او هم مثل «مونس گیس بلند» اهل دعوا مرافه بود.
در زمان پهلوی اول، خندق ها از این افراد خالی شد و دزدان و جیب برهای اطراف خندق ها از محل ها رانده شدند. در روزها کودکان و نوجوانان دوچرخه بازی می کردند و شبها هم جوجه‌مشدی ها و نوچه های تازه کار، باده گساری می کردند.
پس از مدتی خندق ها بطور کامل پر شد؛ دروازه های شهر ویران گشت و خیابانهایی مثل شوش و شاهرضا جای آنها را گرفت.
در ادبیات امروز شهری به نقاط اینچنینی فضاهای بی دفاع شهری یا نقاط کور می گوییم. در تعریف یعنی جایی که امکان هرگونه آلودگی و خطر برای شهر و ساکنانش در آن ها ممکن باشد. فضاهای اینگونه امروز هم به عنوان نقاط آسیب در مدیریت شهری مطرح می شوند. اگرچه مصادیق خندق ها در خوش دره ها و کوره های آجرپزی و … هنوز به حیات خویش ادامه می دهند اما مقوله ی خندق و فلسفه ی وجودی آنها از منظر تاریخی در اطراف شهرهای مهم قابل بحث و بررسی است. شاید فردا به بهانه‌ای در بازگشت به گذشته و ترسیم آنچه بر ما در دوره های مختلف تاریخی گذشته است بتوان در قاب تصویر با باز تعریف فضاهای اینچنینی به مرور دوباره های زمان مشغول شد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا