فرهنگ و رسانهمدیریت و برنامه ریزی فرهنگی

مدیریت شهری؛ بایدها و نبایدها

(انسان شهری _ اضلاع نامتقارن یک مربع )

محمد ثابت ایمان
مدیریت شهری شهرداری تهران:

گفتیم نه شورا نه شهردار نه شاید ذی نفعان و نه حتی ویژگی ها و مزیت های شهر را به تنهایی نمی توان  موثر در مدیریت شهر ها دانست. هر اتفاق چه در تعریف دامنه ی یک کار خوب(اثربخش) و چه در تعریف انجام خوب کار(کارآمدی)، چه بر عکس و یا متوسط به انجام رسد، محصول برهم کنش این چهار نیرو بر یکدیگر می باشند. برخی از این عوامل در آوردگاه مدیریت شهری هویدا و آشکارا، برخی بی صدا و آرام و برخی هم منفعل عمل می کنند. ما به آن شکل توسعه یا عملکرد ایمان داریم که محصول تقارن و هم افزایی این چهار ضلعی و قرار گرفتن آن در قامت و سهم یک مربع باشد. اضلاع که مساوی باشند، بالذات مسیر  پایداری توسعه و تناسب آن هموار خواهد بود.
بازی برد برد در چهارضلعی مورد نظر، مهمترین سنگ محک عملکرد درست و انتخاب مدیران، برای تحقق آن است.
هیچ معیاری در مدیریت شهری بالاتر از این مهم، برای انتخاب برترین ها وجود ندارد.
بنابراین باید به دنبال علت ها و معلول های موثر بر عملکرد، در یک چهارضلعی متقارن باشیم. پیش از این یادمان نرود که به واسطه ی افزایش روز به روز نیازهای انسان شهری به خدمات بیشتر، شهرداری ها، اثرگذارترین عامل در زندگی او بشمار می روند.
روزی می گفتیم از سه متر زیر زمین (بهشت زهرا) تا هزار متر بالای جو(شرکت کنترل کیفیت هوا) میدان خدمت و عرصه ی اثرگذاری ما نسبت به شهروندان است، این میزان با تحقق سند چشم انداز در آینده و حرکت به سمت مدیریت واحد کلان شهری، روز به روز بیشتر هم خواهد شد تا بتواند فرآیند کامل تولد تا مرگ شهروندان را در آینده پشتیبانی کند. تکمیل نیازها به نحوی سعادتمندی انسان شهری را دنبال می کند. جایی که باید بتوانیم، دنیا و آخرت مردم را بسازیم. همان شعار؛ ارتقاء کیفیت زندگی مادی و معنوی شهروندان. درست با همین ترتیت(مادی و معنوی).
اینجاست که  ضرورت تبین مفهوم نهاد اجتماعی در ادامه ی سازمان خدماتی، معنا پیدا می کند.(ماموریت بزرگ).
گفتیم شاید اگر وزن همه ی اضلاع را برابر بدهیم، بتوانیم به یک مربع برسیم.
در همجواری اساطیر، به سمبل ها و نمادها می رسیم. مربع در آنجا نماد زمین است. پس بعد مادی وجود را شکل خواهد داد. وقتی  یک مثلث بر اساس همین قاعده به مربع اضافه کنیم در حقیقت سهم آسمان و معنویت را داده ایم. این دو بر روی هم ما را به عدد هفت می رسانند که نمود دایره و هستی کاملند. نقطه مرکز دایره وحدت، ذات حق، انسان کامل بوده و دایره نمود کثرت می باشد. همه ی گنبدهای افراشته به سمت بوم آبی وحدت(آسمان) از چنین شکوه معنایی بزرگی برخوردارند.
در معرفت شناسی حافظ نیز می خوانیم ؛
” آن که پر نقش زد این دایره ی مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد”
جهان در قول شیخ شبستری چون  خط و خال صورتی می ماند که در آن هر چیزی در جای خودش به قاعده ی طبیعت و چرخه ی نظام احسن  پروردگار عمل می نماید.
” جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست”
وقتی سخن از چهارضلعی اثر گذار بر عملکرد مدیریت شهری می کنیم، به دنبال توازن و تقارن آنیم. در غیر این ما بدون توجه به اصل پایداری در توسعه و حفظ همان طبیعت اثرگذار، هوشمند و کنش گرا(شهر) نتوانسته ایم وظیفه ی انسانی خویش را در سه ضلع دیگر شامل مدیریت شهری، شهروند و ذی نفعان آن به منصه ی ظهور برسانیم. اینجاست که می بینیم انسان در مربع موجود بیشترین سهم را دارد. پس لازم است تا به تقارن بیشتر بین اراده، اختیار، خواهش، منفعت، نفس، سلیقه، برنامه و واقعیت و …، میان این اضلاع با ماهیت طبیعت شهری توجه داشته باشد. جایی که؛ شهود، خلاقیت و الهام انسان، منشاء رفتار او در تعریف  چگونگی و کیفیت ماجرا شده و فرهنگ  و مولفه های آن، پای در رکاب عمل می گذارد.
در غیر این ما با پدیده ی ؛
” ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
عرض خود می بری و زحمت ما می داری”
در مدیریت شهرها روبرو خواهیم بود که تا کنون هم تا حدود زیادی بوده ایم.
اینجاست که در انتخاب اراده ها و افکار انسانی معیاری بالاتر از علم و اخلاق وجود ندارد. در غیر این ما سرنوشت مردم را به فرد یا افرادی منفعت طلبی سپرده ایم که نه از شیرینی کلک عافیت بهره داشته و نه از گوهر دریا نصیب!
اتفاقی که به دنبال عدم پذیرش ضمیر ناخودآگاه جمعی انسان شهری در این سالها، میزان تحقق مشارکت مدنی را به حد قابل توجهی پایین آورده تا جایی که به جرات می توان گفت ما در این سال ها با شبحی از شکل شورا در شهرها روبرو بوده ایم نه حتی؛ شبیه شورا.
شهردار که؛ جای خود دارد !
چرا که ؛
” نه هر کلکی شکر دارد
نه هر زیری، زبر …”
ادامه دارد !

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا