فرهنگ و رسانه

مدیریت شهری؛ بایدها و نبایدها

عملکرد درست مدیریت شهرها، محصول تناسب رفتار در چهار ضلعی

محمد ثابت ایمان
مدیریت شهری:

گفتیم عملکرد درست مدیریت شهرها، محصول تناسب رفتار در چهار ضلعی؛ شهر، شهروند، مدیریت شهری و ذی نفعان است. جایی که باید بازی برد _ برد را بینیم، در غیر از آن، مانند آنچه تا کنون گذشته است با یک رشد کاریکاتوری و یک چهارضلعی نامتقارن  روبرو خواهیم شد.
معمولا در این حالت دو ضلع بنیادین، آسیب جدی خواهد دید. یکی شهر به عنوان بستر عمل و اتمسفر محیط زیست انسانی با رویکرد توسعه ی پایدار و همگون و دیگری شهروند، کسی که اصل این خدمات باید برای او به منصه ی ظهور برسد تا خیر دنیا و آخرت او میسر گردد.
آخرت اینجا همان عاقبت به خیری کار است.
همیشه در رشد نامتوازن مربع، دو ضلع بار فاعلیت را بر دوش داشته و اضلاع دیگر مفعول واقع می شوند. به عبارتی اتفاق در معلول شهر و شهروند خودنمایی می کند. در این وضعیت رفتار “شهروند” تنها در حالت تقارن اضلاع به مطلوب مورد نظر ما نزدیک می شود، در غیر این به ویژگی ذی نفع صرف، یعنی “شهرنشین” در چهارضلعی میل پیدا خواهد کرد. بر اساس نظر دورکیم هر پدیده ی معلول، در ادامه ی این چرخه به علت پیدایی معلول بعد از خود تبدیل خواهد شد، پس ویژگی نادرست تحصیل شده در ابتدای چرخه نیز، به صورت تصاعدی به حلقه های دیگر انتقال یافته و بر ناهنجاری وضع موجود خواهد افزود.
به قول صائب؛
خشت اول چون نهد معمار کج
تا ثریا می رود، دیوار کج
بعد از این ما میراث دار هویت های تکه پاره ای هستیم که محصول بر هم خوردن تعادل نیروها در مربع مذکورند.
به همین دلیل است که از سال های خیلی دور پای مطالعات توسعه، قبل از هرگونه عمل به مدیریت شهرها باز می شود تا بلکه بتواند همه ی عوامل موثر در مسئله را دیده و بررسی کند. مفاهیمی چون پیوست اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و ترافیکی و … یا هر ملاحظه ای که برای انجام خوب کار خوب ضرورت  پیدا می کند، به معنای منگنه ی کاغذهایی رها از متن ماجرا به چیستی عملکردها و اتفاقات ما نیست. بلکه مهندسی دقیق هر اتفاق، ناظر بر قاعده ی برد _ برد در این چهارضلعی باید باشد. مثلا در فروش تراکم باید به شهر و ویژگی های طبیعی او اعم از خاک، آب، هوا، اقلیم و … توجه کرده و اینها باید در آئینه ی نیاز نسل های امروز و فردا لحاظ شوند.
به قول سهراب ؛
یاد من باشد! کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد …
حکمت ها در علوم انسانی به راحتی در  زندگی روزمره ی ما جاری شده و توجه ما را به خود می طلبند، می ماند پای ارادت و دست عمل مرد آخریین ماجرا در قول مولوی؛
مرد آخربین مبارک بنده ایست!
و نکته همین جاست. باید فاعلیت در مدیریت شهرها آخربیننده باشد. فردا نگاه و عاقبت اندیش بماند، در غیر این، پیش پای دیده و معلول های ناقص و نابارور به جا گذاشته است. آنچه در نگاه امروز به شهرها شاهد آن هستیم؛ عدالت ندیده ی اجتماعی. تقسیم به بالا و پایین شدن شهر، تفاوت ارزش افزوده ی ملک و مبنای ثروت، تقسیم ناعادلانه ی فرصت، تغییر الگوی های مصرف، تولد سبک های ناقواره و ناهماهنگ با فرهنگ قومی، ملی و دینی، رواج دین گریزی و ظهور دین ستیزی، اضمحلال پایه های اخلاق، گسترش نفاق و دورویی، تنازع بی رویه ی بقاء برای کسب صرف ثروت،  زایش نوکیسه گان اجتماعی نابالغ و نا اصل اثرگذار بر چهارضلعی مذکور، بر هم خوردن قانون برابری در بطن سازمان ها (درون) و کف کوچه و خیابان (بیرون)، از بین رفتن مفهوم امن محله، آسیب پذیری مرزهای بومی و هماهنگ خانواده، مرگ هارمونی، وارونگی رنگ بناها و نماها، زایش پیاپی ناهماهنگی و عدم تجانس، بر هم خوردن تعادل آب و خاک، انسداد کریدورهای هوا، شوخی با زخم های ممکن زمین، سرماخوردگی گسل ها، بازی شوم تراکم، فروش آسمان، خارش کمربند زلزله، عروج لوله های فاضلاب، سقوط باورهای انسانی، دل پیچه و مسمومیت شدید آب ها، گرفتگی ریه های زمین، ورود ادبیات پریما دابل چاکلتی در سیما، منظر و محیط شهری، تولید اصوات ناهماهنگ، رژه ی آلودگی های دیداری و شنیداری، پذیرش فرهنگ های ناهماهنگ، کاهش خلوص، خداحافظی باران، قهر پرنده، دلواپسی پروانه، تنزل نگاه، خاموشی حدود تماشای آسمان در مرگ خط افق، بر هم خوردن حال شاخه ها، آفت میوه ها، انزوای ریشه ها  و …
بالاخره اینها که بر شمردیم برای خودشان بیکار نمی نشینند. آنچه امروز از ماجرای سر درد هویت و  هویت درد سرساز می بینیم ! محصول ندیدن مدیران اثربخش و کارآمد، با نگاه عمیق فرهنگی در ساختار مدیریت شهری است. شاید فردا، به جور دیگر دیدن، عادت کردیم.
ادامه دارد …

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا